بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

تحقیر سازشکاران فلسطین ، امضاء رئیس جمهور آمریکا هرگز تضمین نیست ، چه رسد به امضاء کری !!روزی روزگاری ، نه چندان دور ، تا 32 سال قبل ، سازمان آزادیبخش فلسطین ، به رهبری یاسر عرفات ، «قهرمان ملت عرب» و «پهلوان جهان اسلام» بود *او ، و سازمان تحت امرش ، سال ها علیه اسرائیل جنگیدند اما ناگهان جهت عوض کردند و در اسلو سازش
اونشنبه دیدمش از حوزه برمیگشتیم با بچه ها یه موتور از خیابون رو به رو رد شد یواش میرفت منم یهو چشمم بهش خورد یه لحظه از حغلوم رد شد فقط دیدم آبی پوش بود بعد فهمیدم از پستش که کل موتورشو آبی استقلالی کرده لباساشم ست آبی و سفید بود فکر
چیکارکنم...از افکارم میترسم از مغزم میترسم، و این برام جدیده اینکه همش دارم فکر میکنم دیگه توان ادامه دادن این زندگی رو ندارم اینکه همین الان لقمه ی شامم رو با بغضی که نمیدونم دقیقا به خاطر کدوم موضوع آزاردهنده تو ذهنمه از فکرام میترسم چرا
سرعتسرعت نت شما هم پایینه؟ من هر جا میرم یا انتن نمیده یا اصلا از زور بی سرعتی جایی رو نمیاره این بلاگفا هم که اورده ناقص اورده :/
برای سلامتیخدا بزرگِ، بلا بدور همیشه هر وقت چیزی می‌گفت، یا چیزی پیش می‌آمد این جمله را می‌گفتم. کمی اخم‌هایش در هم گره می‌خورد و می‌گفت تو‌ چرا همیشه اینو می‌گی؟ لبخند میزدم و می‌گفتم ولی واقعا خدا بزرگِ، بلا بدور... ساعتی قبل دکتر پیام داد
بارانصبح، آقای راننده اسنپ برایم توضیح داد بدبختیهای اخیر در واقع خوشبختی است چون ظهور را نزدیک می‌کند. بعد پرسید شما برای ظهور آماده‌ای؟ گفتم نه. بعد دیگر حرف نزد و صدای ضبطش را کم کرد و صدای دعای عربی کمتر شد. کمتر و محزون. دعاخوان
جستجوی کار...امروز بیشتر آزمایشگاه ها و درمانگاه های اطراف رو سر زدم. و نهایت فقط دوتا به من گفتند بیام اون هم به شرط اینکه یک دومته باز کارآموزی بگذرونم. بین ساعت کاری ۱۱ و نیم صبح تا ۷ و نیم شب و ۸ صبح تا ۴ عصر دومی رو انتخاب کردم چون تونستم
رویایک روزی شنیدم داشتن رویا از خودت یک گنج واقعی است. من هم شروع کردن به پیدا کردن رویا ، از این کاسه به آن زیر کاسه ، از این کمد به آن گنجه، همه جا را دنبال رویا گشتم . رویایی که گنج بود. تو باغچه، تو انبار خلاصه همه جا سرک کشیدم،
مرور زماناز اخرین جیزی که نوشتم تالان ۴ سال میگذره من رفتم کافه دلسا موندم ٫خوابگاهش که ۱۶ نفر بودیم و همه افغان بودن و من سرویس شدم تو این همه وقت با هزارتا بدبختی و مکافات که اصلا دوست ندارم راجبش صحبتی کنم انقدری که برام شرم آوره .